من به سختی به دخترم نژادپرستانه‌ام بگویم که ما از نسل برده‌داران هستیم

این مقاله اول شخص توسط Kael Sharman، که در ویندزور، اونت زندگی می کند، نوشته شده است. برای اطلاعات بیشتر در مورد داستان های اول شخص CBC، لطفاً ببینید سوالات متداول.

من به عنوان یک معلم تاریخ، از دانش‌آموزانم می‌خواهم که داستان‌های خانوادگی خود را با آنچه در کلاس می‌آموزند مرتبط کنند. در تجربه من، آموزش زمانی که به چیزی که علاقه شخصی دارد، بهتر می شود. مشکل این است که بسیاری از دانش آموزان جزئیات زیادی در مورد تاریخچه خانواده خود نمی دانند. و تا همین اواخر، من هم این کار را نکردم.

برای مثالی برای شاگردانم، به سوابق نسب‌شناسی و آرشیو تاریخی خانواده‌ام سر می‌زنم. والدینم به من گفتند که بسیاری از اجداد من در دهه 1600 به کانادا مهاجرت کردند. طرف مادرم عمدتاً فرانسوی-کانادایی است و به اولین مهاجران آکادیایی برمی گردد. طرف پدرم در درجه اول اسکاتلندی و انگلیسی است، اگرچه نسب هلندی نیز وجود داشت. ما همچنین می دانستیم که خانواده پدربزرگ پدری من از ایالات متحده مهاجرت کرده اند.

هیچ چیز ما را آماده نکرد که بدانیم ما از نسل خانواده ورومان هستیم، یک دسته خشن از تاجران حیله گر. به طور خاص، یک نفر برجسته بود: آدام ورومن، یک وفادار بریتانیایی و صاحب برده در قرن هجدهم. او همچنین عموی بزرگ یا پسر عموی دوم من است که شش بار حذف شده است.

در سال 1793، ورومن به زور کلوئی کولی، یک زن برده آفریقایی را از جایی که در آن زمان به عنوان کانادای علیا شناخته می شد، به ایالات متحده آورد تا او را بفروشد. مقاومت کولی در برابر رفتار بی رحمانه خود و خشم کسانی که شاهد آن بودند منجر به “قانونی برای محدود کردن برده داری” شد، قانونی که در آن سال معرفی شد و روند یک دهه پایان دادن به برده داری در کانادا را آغاز کرد.

کولاژ دو تصویر.  در سمت راست، نقاشی مرد و کودکی با لباس های قرن هجدهم.  در سمت چپ، تمبر پست کانادا که یک زن سیاه‌پوست را در پس‌زمینه‌ای از رودخانه با قایق نشان می‌دهد.
زمانی که کائل شارمن به تاریخچه خانواده‌اش پی برد، متوجه شد که برادرزاده آدام ورومن است، که کلویی کولی را ربوده و به بردگی گرفت. (موزه نیاگارا روی دریاچه، پست کانادا)

ناگفته نماند که برده داری غیرانسانی است و من از دانستن تاریخچه خانواده مان وحشت کردم. اما من همچنین نمی خواهم این واقعیت را پنهان کنم که برادرزاده آدام ورومن هستم. شرم مستلزم رازداری است و به پذیرش گذشته ما آسیب می رساند. اعتراف و به اشتراک گذاشتن مشارکت اجدادم در این امر بسیار سالم تر است “حادثه کولی.”

اما گفتنش راحت تر از انجامش بود.

به نظر می رسد اشتباه است که فقط داستان تاب آوری و مقاومت کولی را با او در میان بگذارم، زیرا اگر نقش خانواده ام را کنار بگذارم، در حفظ دیوارهای دفاعی که از شرم ساخته شده است، شریک می شوم. درک تاریخچه ما می تواند به ما کمک کند تا بفهمیم چه کسی هستیم و در نهایت منجر به بهبودی شود. ما به عنوان یک کشور به آن نیاز داریم و من این را برای دخترم و خودم می خواهم.

باید به خودم یادآوری کنم که اگر سابقه خانوادگی او شامل آدام ورومن باشد، مهمتر از آن کلویی کولی را نیز به عنوان بخشی از تاریخ ملی او در بر می گیرد.

تماشا | ساخت ویدیوی Heritage Minutes در مورد برده داری در بالای کانادا:

کلویی کولی و داستان پشت جدیدترین ویدیوی Heritage Minutes

آخرین ویدیوی Heritage Minutes Historica Canada داستان کلویی کولی – یک زن سیاه پوست است که در منطقه نیاگارا به بردگی گرفته شده است.

همانطور که استعمار مستند به من در درک گذشته مهاجرنشینم کمک می کند، تاریخی که شامل زنانی مانند کلوئی کولی می شود، امیدوارم به دخترم کمک کند تا خود را در داستان های سیاه پوستان کانادایی منعکس کند. او می‌گوید که ترجیح می‌دهد تاریخچه خانوادگی ما را بداند، اما اغلب احساس دلسردی می‌کند، زیرا تاریخ سیاه‌پوستان به طرز تاسف‌باری مستند نشده است.

مقاومت کولی باعث شد که نام و نمایندگی او دیده و ضبط شود. اما وقتی سعی کردم نام افراد دیگری را پیدا کنم که اجدادم مسئول بردگی بودند، تقریبا غیرممکن بود. سوابق اولیه مربوط به مانیفست‌های کشتی، مبادلات، و سرشماری دولتی به تفصیل با نام افراد برده ذکر نشده بود، و در عوض، معمولاً با عبارات توهین‌آمیز کلی مورد اشاره قرار می‌گرفتند.

دخترم به همین دلیل است که من به تحقیق و تلاش برای کشف نام آنها ادامه می دهم.

یک مرد مسن خندان با یک زن جوانتر پشت میز رستوران نشسته است.
شارمن، چپ، با دخترش، تسا. (ارسال شده توسط کائل شارمن)

امروز، احساس می‌کنم معلم تاریخ بهتری هستم، زیرا شخصاً روی نیاز به یک داستان ظریف سرمایه‌گذاری می‌کنم. هنوز دانشجویانی هستند که از وجود برده داری در کانادا غافل هستند و دانشجویان نژادپرستانه باید خود را در روایت های ملی نه تنها به عنوان قربانی، بلکه به عنوان عوامل مقاومت و تغییر ببینند. همچنین احساس می‌کنم پدر و مادر بهتری هستم، زیرا صحبت آشکار در مورد تاریخچه خانوادگی‌مان، من و دخترم را به هم نزدیک‌تر کرده است.

رسیدن به آن مکان یک فرآیند دشوار و احساسی بوده است، اما احساس می‌کند ارزش تلاش را دارد. به همین دلیل من همه را تشویق می کنم که در مورد حقایق خوب، بد و زشت با خانواده خود صحبت کنند. ما این را مدیون خود و فرزندانمان هستیم.


آیا داستان شخصی قانع کننده ای دارید که بتواند به دیگران کمک کند یا درک کنید؟ ما می خواهیم از تو بشنویم. اینجاست اطلاعات بیشتر در مورد نحوه ارائه به ما.

برای داستان‌های بیشتر در مورد تجربیات سیاه‌پوستان کانادایی – از نژادپرستی ضد سیاه‌پوستان تا داستان‌های موفقیت در جامعه سیاه‌پوستان – به سیاه‌پوست بودن در کانادا، یک پروژه CBC که سیاه‌پوستان می‌توانند به آن افتخار کنند، مراجعه کنید.

بنر BBIC
(CBC)