مستند رادیویی و گزارش در مورد رابرت مینیاکی توسط کریگ دسون از واحد Doc رادیو CBC
رابرت مینیاکی استاد یک هنر تقریباً از دست رفته است. او در دهه 60 خود است و میگوید یکی از معدود افرادی است که قادر به نگهداری و تعمیر تجهیزات پروجکشن در جهان است.
پروجکشن مستقر در مونترال به کریگ دسون از رادیو CBC گفت: “من واقعا تنها هستم.”
Miniaci انواع پروژکتورها را می سازد، تعمیر و نگهداری می کند. او از طریق تنظیم و تمیز کردن دوره ای مطمئن می شود که آنها به درستی کار می کنند.
او پروژکتورهایی را در موزه هنرهای زیبای مونترال و موزه تیت در انگلستان راهاندازی کرده و برای نامهای بزرگی مانند بازیگر و فیلمساز فقید دنیس هاپر اینستالیشن انجام داده است.
مینیاچی گفت: تقریباً هر گالری روی این سیاره یک پروژکتور و یک حلقه دارد که من ساخته ام.
ممکن است زمان و دانش لازم باشد. اما Miniaci هر دو را دارد. در حالی که او می گوید برخی از افراد هستند که کاری را که او انجام می دهد، انجام می دهند، اکثر آنها بازنشسته هستند، و تعداد کمی از آنها سطح تجربه ای که او دارد یا بخش های لازم برای تعمیرات را دارند.
و او امیدوار است که بتواند دانش خود را منتقل کند.
Miniaci خارج از گاراژ خود کار می کند، اما او قبلاً انبار خود را در زیرزمین یک مرکز خرید نواری داشت که پر از پروژکتورها و قطعات در هر شکل، اندازه و مدل بود.
او گفت که این ابزارها از دهه 1950 استفاده شده است و پروژکتورهایی که به نظر او بخشی از تاریخ است. حتی یک پروژکتور داشت که وقتی بچه بود با دست ساخته بود.
مینیاکی در ایتالیا به دنیا آمد و اولین حضورش در سینما را به یاد می آورد. او گفت که از تصویری که روی صفحه نمایش داده می شود، تحت تأثیر قرار گرفت.
او به قدری مجذوب شده بود که می خواست پروژکتور اسلاید اسباب بازی خود را که بتواند کارتون پخش کند، داشته باشد، اما چون می دانست والدینش بعید به این امر ملزم هستند، تصمیم گرفت خودش را بسازد. پس از مدتی کار و کمی آزمون و خطا توانست آن را بسازد.
«من یک پروژکتور کوچک زیبا کار میکردم… و سپس والدینم نگاه کردند و گفتند باید داشته باشیم [bought you one] اما من گفتم، خوشحالم که این کار را نکردی. من از ساختن این کار بسیار لذت بردم.»
از حرکت تا دنیوی
مینیاکی، بدون تعجب، مدافع سرسخت تجربه ای است که با فیلم همراه است. به لطف حرکت فریم به فریم که روی صفحه نمایش داده می شد، فیلم ها ابتدا به عنوان فیلم متحرک شناخته شدند.
اما، مینیاچی گفت، نسخه دیجیتال آن زیبایی حرکت را ندارد.
“شما چیزی ثابت دریافت می کنید که به طور مصنوعی از طریق صفر و یک کنار هم قرار می گیرد.”
او به یاد می آورد که بچه هایش کوچک بودند و اتاقی در طبقه پایین با پروژکتور داشت. بچه ها و دوستانشان مجذوب آخرین فیلم دیزنی می شوند.
و او گفت که همین تجربه به سینما ترجمه می شود.
مینیاچی گفت: «در سینما، وقتی به آن نگاه میکنید و به فیلم نگاه میکنید، آن حس باورپذیری را دارید که در واقع به چیزی منتقل میشوید که نیستید.
دیجیتال… کیفیتی پزشکی و فنی دارد، ظاهری بسیار فلزی دارد.
او از مثال استفاده می کند صحنه افتتاحیه پدر خوانده، که در نور کم فیلمبرداری شده است و بیشتر سایهها را نشان میدهد در حالی که رئیس اوباش به کسی گوش میدهد که در سایه درخواست لطف میکند.
مینیاچی گفت: “هیچ کس نمی تواند چیزی را ببیند… اما این تمام نکته بود، اینکه شما سایه های تقریباً فردی را می دیدید. مهم ترین چیز این بود که کلمات و فیلم به شما اجازه می دهد این کار را به این شکل عالی انجام دهید.”
وقتی دیجیتال است… میتواند چیزها را به روشی بیش از حد تعریف کند و شما این توانایی را برای ایجاد تأثیر هنری که میخواهید ایجاد کنید، از دست میدهید.»
فشار به سمت دیجیتال در اواخر دهه 1990 آغاز شد و واقعاً در دهه 2000 شروع به کار کرد. در 1999، جنگ ستارگان قسمت اول: تهدید شبح اولین فیلم در آمریکای شمالی بود که از طریق پروژکتور دیجیتال پخش شد. اکنون فیلمهای دیجیتال در سینماهای تجاری در سراسر قاره حضور دارند.
مارتین لوفور، رئیس دانشکده سینمایی مل هوپنهایم در دانشگاه کنکوردیا، گفت که این اقدام به عنوان یک اقدام کاهش هزینه انجام شده است.
فیلمبرداری، ویرایش و سپس ارسال قرقره های بزرگ فیلم به سینماهای سراسر جهان گران بود. یک فایل دیجیتال می تواند بر روی یک سی دی ساده ارسال شود یا از طریق ماهواره ارسال شود.
لوفور گفت: «فیلم یک شکل هنری است، اما یک تجارت نیز هست.
اما لفور معتقد نیست که تفاوت عمده ای در کیفیت بین داشتن یک فیلم پیش بینی شده یا یک ویژگی دیجیتال وجود دارد.
او تصدیق میکند که برخی از همکارانش ترجیح میدهند یک تصویر پیشبینیشده را تماشا کنند، اما برای او، تشخیص تفاوت آن دشوار است. این فقط می تواند به اولویت برسد.
لوفور گفت: “گاهی اوقات شما آرزوی خود را برآورده می کنید. فکر می کنید این بهتر خواهد بود و بهتر به نظر می رسد و در مورد آن احساس بهتری دارید. بنابراین افسانه های زیادی در مورد رابطه بین رسانه های قدیمی و ابزارهای جدید وجود دارد.”
“من نمی توانم بگویم که قطعاً در فیلم بهتر بود. و فکر می کنم که کارگردانان با استعداد عکاسی می توانند فیلمسازی دیجیتال را انجام دهند و پروجکشن دیجیتال با کاری که آنها در ساخت یک فیلم انجام داده اند عمل خواهد کرد.”
لوفور گفت که همچنان زنده نگه داشتن مهارت های مینیاکی ارزش دارد، زیرا برخی از فیلم ها هستند که فقط از طریق پروژکتور قابل مشاهده هستند. در کنکوردیا، لفور گفت که دانشآموزان نحوه استفاده از پروژکتور و فیلم را یاد میگیرند.
اما او بازگشت به فیلم در مقیاس انبوه را پیش بینی نمی کند.
آینده فیلم
مینیاچی هنوز به هنر خود امیدوار است. او سیستمهایی را به مکانهایی در لسآنجلس فروخته است که تئاترهای کاملاً آنالوگ را افتتاح کردهاند.
او گفت که این فشار از سوی جوانان و سازمان هایی مانند آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک است که تماشای فیلم و حفظ آنالوگ را ترویج می کند. Cinémathèque québécoise، یک هنرستان فیلم در مونترال، همین کار را می کند.
Miniaci گفت: “من فکر می کنم آنها قطعا می خواهند بین آیفون خود و تجربه تئاتر تفاوت قائل شوند.”
تجارت برای Miniaci خوب بوده است. تقریباً خیلی خوب است، زیرا او در تلاش است تا ادامه دهد. بسیاری از همکاران سابق او در دهه 80 خود هستند و دیگر کار نمی کنند.
مینیاچی گفت: “من متوقف نمیشوم. میدانی، به همین سادگی است. من گفتم، “وقتی همه چیز متوقف شد، متوقف میشوم.”
اما او میداند که برای همیشه در اطراف نخواهد بود و میخواهد مطمئن شود که دانشش ادامه دارد. مدارس فیلم به او مراجعه کرده اند تا در انتقال این مهارت ها کار کنند.
مینیاچی گفت: “من برنامه ای در دست دارم که امیدوارم بتوانم این دانش را به افراد جوان تر منتقل کنم. و این امکان پذیر است. غیرممکن نیست. آنها احمق نیستند.”
“شما فقط باید زمان داشته باشید. و در حال حاضر، متاسفانه… من زمان لازم برای تمرین دقیق را ندارم.”